تنگنای خانه کوچک ما برای شگفتی های دنیای بزرگ:

خانه هیچکدام ما آنقدر بزرگ نیست که بتوان تمام زیبایی های دنیا را در آن جا داد. تلاش برای به دست آورن و انتقال شگفتی های بیشمار جهان به خانه های محدودمان، و ایجاد رابطه شخصی با آنها، بی ثمر است. محدود کردن وجودمان هم به معدود نشانه های زیبایی بدست امده و منتقل شده […]

تنگنای خانه کوچک ما برای شگفتی های دنیای بزرگ: بیشتر بخوانید »

سقوط یا برگشت های طبیعی

آدمی نیاز دارد تا گاهی از پله های وجود خودش پایین برود تا باز مجال صعود داشته باشد. کوه نوردی که برگشت به پایین را نداند یا نخواهد، در قله فتح شده اش دفن خواهد شد، فرقی نمیکند قله بزرگی باشد یا قله کوچکی. زندگی حقیقی نه پیوسته ماندن در قله، که در توان صعود

سقوط یا برگشت های طبیعی بیشتر بخوانید »

فقر مدرن جهانی

فقر مدرن جهوقتی ترس مدرن را چند سال پیش نوشتم (سایت آدمها) فکر نمیکردم به زودی فقر مدرن نیز چنین معنا دار و فراگیر خواهد شد. فقر معنایش لزوما به معنای نداشتن ثروت یا امکانات مشخص و تعریف شده نیست و مانند بسیاری از مفاهیم طبیعی دیگر نظیر زیبایی، موفقیت یا سرعت، بخش بزرگی از

فقر مدرن جهانی بیشتر بخوانید »

عبور از “زندگی نقطه ای-لحظه ای” در 1400:

دوستان عزیز سال نو مبارک. آرزو میکنم سالی باشد پر از فرصت های خوب و چالش های اندک، آموزنده، هیجان ساز و مفید. پست قبل درباره “زندگی لحظه ای، زندگی نقطه ای” را پیش از تبریک سال نو نوشتم، تا بتوانم آرزو کنم 1400 سالی باشد که زندگی نقطه ای خود را در محور زمان

عبور از “زندگی نقطه ای-لحظه ای” در 1400: بیشتر بخوانید »

زندگی لحظه ای، زندگی نقطه ای

بسیار شنیده ایم درباره “هنر در لحظه زندگی کردن” که به نوعی خوب و گاهی کار گشاست و به قول خیام حکیم: خوش باش دمی که زندگانی این است. اما زندگی در لحظه در حقیقت نه ممکن است، نه معنادار و نه چندان سودمند. زمان بعد چهارم دنیای سه بعدی پیرامون ماست، لازم است بتوانیم

زندگی لحظه ای، زندگی نقطه ای بیشتر بخوانید »

زندگی در قلعه های وجودمان:

بهترین حرفهای دیگران برای بهبود زندگی ما، همچون گفتگوی از راه دور و تلفنی دوستی است از بیرون با وجود محصور ما در قلعه پیچیده ذهن مان. خیلی اوقات گویی ما با چشمانی بسته با راهنمایی او بدنبال چیزهای با ارزش قلعه درونمان میگردیم: موادی برای تهیه غذا، ابزاری برای ساخت و ساز و بهبود

زندگی در قلعه های وجودمان: بیشتر بخوانید »

راحت اما ناراحت:

آدم میتونه راحت باشه اما ناراحت باشه. گرچه “نا” اول هرچیزی بیاد معمولا معناش رو برعکس میکنه مثل “موفق” و “ناموفق”، اما جالبه که در مورد “ناراحت” اینطوری نیست. وقتی ما به کسی میگیم “راحتی؟” منظورمون بیشتر راحتی فیزیکی؛ مکانی و تا حدی هم گاهی حسی است. اما وقتی میگیم ناراحت، منظورمون ناراحتی روحی و

راحت اما ناراحت: بیشتر بخوانید »

سلامت فردی و ساختاری

یه آدم بیشعوری را میشناختم سرما خورده بود، و یه آدم نفهم دیگه که بیماری قند داشت، و چند تا بیشعور و عوضی دیگه که سرطان و بیماری های دیگه داشتند. البته اونها بسیار هم آدمهای محترم و خوبی بودند، گویی من بیشعور بودم که نمیفهمیدم ورود ویروس و میکروب و مریضی ربطی به خوب

سلامت فردی و ساختاری بیشتر بخوانید »

دیکتاتوری و دموکراسی امپراطوری درون ما

ما برای جامعه و کشور خود مشتاق دموکراسی هستیم و از دیکتاتورهای حاکم و ظالم مدام مینالیم. با این حال اغلب خود اسیر دیکتاتوری درونیم. مجموعه افکار درونمان را سانسور و فیلتر میکنیم. بسیاری ازافکار درست، علمی و ارزشمند را کنار میگذاریم و میدان میدهیم به افکار گزینشی مطلوب عادات و سودمندی های محدود و

دیکتاتوری و دموکراسی امپراطوری درون ما بیشتر بخوانید »