دو سه سالی است گاهی مطلبی را از برخی دوستان و همکاران خارجی خود جویا میشوم که پاسخ روشنی برایش نداشته و نکته مورد اشاره را بسیار قابل تأمل میدانند: چرا فوریه کوتاه ترین ماه میلادی است و آن هم تنها ماه متغیر سال (28 یا 29 روز )؟ در حالی که نه در ابتدای سال و نه انتهای سال میلادی است. معمولاً روش منطقی و طبیعی در تنظیمات در کناره ها و ابتدا و انتهای هر چیزی صورت میگیرد نه در وسط آن. به همین سبب اسفند ماه در تقویم ایرانی کوتاه ترین ماه سال بوده و نیز متغییر است (28، 29 یا 30 روز) و جالب اینکه فوریه با اسفند ماه نیز تقارن دارند. پس شاید بتوان گفت فوریه (یا مارس) روزگاری آخرین ماه میلادی بوده است. از طرفی نام ماه های میلادی نیز اشاراتی بدین شکل دارند، ماه های سپتامیر، اکتبر، نوامبر، دسامبر با اعداد هفت، هشت، نه و ده به ترتیب معنا اشاره دارند، در حالیکه عملاً در تقویم میلادی فعلی، ماه های 9، 10، 11 و 12 سال هستند. جالب اینکه این ماه ها متقارن با ماه های مهر، آبان، آذر و دی هستند، که ماه های 7، 8، 9 و دهم تقویم ایرانی است. گرچه شروع و پایان فصل ها در تقویم ایرانی همگام با شروع و پایان ماه های مربوطه، موضوعی طبیعی و منطقی است، اما اختلاف 10 روزه موجود در تقویم میلادی نیز از موضوعات مورد سوال است. صحبت از برتری و بهتری این و آن نیست، موضوع پتانسیل جهانی شدن جشن نوروز با آغاز بهار در اغلب کشورهای جهان است و گویی که روزگاری چنین بوده است. اغلب این دوستان و همکاران خارجی (عمدتاً اروپایی) طرح این موضوع برایشان تازگی داشته و آن را بسیار قابل تامل و محتمل می دانند. شاید این موضوع توسط کارشناسان و صاحب نظران مورد بحث واقع گردیده و بنده از آن بی خبرم، دوستان چنانچه در این مورد اطلاعاتی دارند موجب قدردانی است مطرح نمایند.
روزگار به شادمانی و نیکی
نوروز 1393 مبارک