نگو به من.. نگو که عاشقی تو... نگو در انتظار من.. همه دقایقی تو... نگو برای قلب بیقرارم... همان ترانه شقایقی تو.. نگو که بی من از صدای بارون... دلت میخواد سر بزاری بیابون.... نگو توی شبای سرد و تاریک... میخوای کنی برام ستاره بارون... نگو بهم منو تو میپرستی... نگو منم همون که تو میخواستی... نگو شدم بهونه زندگیت... بدون من برا تو تلخه هستی.... نگو به من... آخه منم آدمم... برای این عشق تو خیلی کمم... یا من میشم ز حرفای تو مغرور... با خود خواهیم قلب تو رو میشکنم... یا تو می فهمی که منم آدمم... برای این عشق تو خیلی کمم... اونوقت تو میری و میشم فراموش... تنها میشم تو یک فضای خاموش... فضایی که صدات نمیپیچه توش.. نمیگی میخوای بگیریم در آغوش... برای اون غصه من خیلی کمم... اون روز شاید حتی کم از آدمم.... این روزا هر چی بگی عاشقتری... اون روز منم بیشتر از این می شکنم... نگو به من... نگو که عاشقی تو... نگو در انتظار من... همه دقایقی تو... فقط بگو ... کمی منو دوست داری... برام تو قلبت همیشه جا داری.........